نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجو؛ دانشگاه علامه طباطبایی
2 علوم سیاسی، دانشگاه علامه
چکیده
دستگاهها و سازوبرگهای ایدئولوژیک همواره سعی بر تحمیل ارجشناسیِ کاذب و صورتبندی شکلی رابطهی خیالی در اذهان عاملان اجتماعی دارند. سینمای غالب یا سینما در قالب روایت رسمی و دستگاهِ بیگانهسازِ قدرت، در جهت حفظ وحدت سیاسی و گفتمانی غالب، میتواند نشانگر طرد و انکار بدنها و صداهای خاصی از حوزهی عمومی باشد. «غیریتسازی» از فرودستان به مثابه صورتی از «سیاست هویت» و در تقابل با سیاست ارجشناسی، مسائل و معضلات را به اذهان معیوب و شخصیتهای آسیبدیده فرو میکاهد. تحقق مطالبات ارجشناسی از یک سو در گرو توجه به الگوههای فرهنگی و نهادینه شدهی طرد و تحقیر است. از سوی دیگر توجه به سازوکارهای بازتولید ناعدالتی و نابرابری نسبت به فرودستان ضرورت دارد. هرگونه تلاش برای بازیابی اجتماع سیاسی مستلزم واژگون کردن سلسلهمراتبی است که اولویت را به اسناد و روایتهای رسمی میبخشد. «خوانش معکوس» انواع متون تولیدشده توسط روایت رسمی و غالب امکان دیدن و برجسته شدن بخشهای سرکوبشده و به حاشیه رانده را فراهم میسازد، همچنین تمهیدات و مکانیزمهای بازتولید طرد، حذف و سرکوب را افشاء میکند.
کلیدواژهها
موضوعات